گروه کوهنوردی دانشگاه امام صادق (ع)

یادبود محمدجواد طائی
شبکه‌های اجتماعی

گزارش برنامه روستای سی‌بن 97/07/12

جمعه, ۹ فروردين ۱۳۹۸، ۰۳:۵۷ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم


در طول مسیر که پیش میرفتیم صحنه ها و مناظری را دیدیم که با دیدن آنها زبان جز حمد و ثنای پروردگار در دهان نمیچرخید و برخی از بچه ها حتی با صدای بلند تکبیر و سبحان الله می‌گفتند. مسیری بسیار زیبا که زیر پایت آبی روان وزلال و البته سرد جاری است و بالای سرت درختان بسیار بلند که در هم تنیده شده و از لابه لای آنها نور خورشید عبور کرده و به زمین میرسد...


نام برنامه: جنگل‌نوردی و آبشارگردی روستای سی‌بن

تاریخ:  12 مهرماه 1397

منطقه: عباس‌آباد، روستای سی‌بن

مسئول اردو: آقای سید رسول اجاقی

 جانشین مسئول اردو: آقای سید حمید میرسیدی

تعداد نفرات شرکت کننده: 30 نفر



توصیف جغرافیایی منطقه:

نخستین برنامه گروه کوهنوردی دانشگاه امام صادق در سال تحصیلی 97-98 برنامه جنگل نوردی و آبشار گردی روستای سی‌بن بود. سی‌بن نام روستایی است در شهر عباس آباد مازندران که با داشتن درختان سر به فلک کشیده و مجموعه آبشارهای بسیار زیبا منظره ای بکر و دیدنی را داشته و میتوان آن را به عنوان یکی از مقاصد گردشگری بخصوص در فصل بهار و اوایل پاییز برگزید.

برای رفتن به این روستا باید از طریق جاده ی چالوس وارد جاده ی چالوس-تنکابن شوید و در امتداد جاده ساحلی حرکت کنید تا به شهر عباس آباد برسید. در پایان این شهر شما باید از طریق یک جاده فرعی که موازی رودخانه لنگا بوده و از زیر پل عباس اباد عبور میکند وارد جاده روستای سی‌بن شده و تا مقصد به راهتان ادامه دهید.چنانچه مسیر را پیدا نکردید از اهالی محل جویا شوید تا شما را راهنمایی کنند. وقتی که به روستای سی‌بن رسیدید،قسمت اعظم آن را با خودروی خود میتوانید ادامه دهید تا به انتهای روستا میرسید؛ در آنجا خودروی خود را در محل مناسبی پارک کرده و ادامه مسیر را که وارد جنگل میشود پیاده روی خواهید کرد.


شرح برنامه:

حدود ساعت 1 بامداد با ذکر سلام و صلوات خدمت روح مطهر شهدای گمنام، حرکت خود را از مقبره الشهدای دانشگاه امام صادق علیه السلام آغاز کردیم. بعد از گذشتن از جاده چالوس و حرکت در امتداد مسیر ساحلی دریای خزر ساعت 6:30 دقیقه صبح به ساحل متل قو (سلمانشهر) رسیدیم و صبحانه را در آنجا صرف کردیم.



در ساحل دریا چند نفر از بچه های پر شر و شور نیامده شروع کردند به آب بازی و همدیگر را خیس کردن و شرایط اینگونه پیش رفت که دو سه نفر همان ابتدای کار مجبور به تعویض کامل لباس های خود شدند.

ساعت 7:30 دقیقه به سمت روستای سی‌بن حرکت کردیم و حدود ساعت 8:30 دقیقه به آنجا رسیدیم. وسایل نقلیه خود را در آنجا پارک کرده و با راننده هایشان تنها گذاشتیم و پیاده روی در دل جنگل را شروع کردیم.



40 دقیقه پیاده روی کافی بود تا به ابتدای مسیر آبی و جریان رودخانه برسیم؛ البته ناگفته نماند که مسیر جنگلی نیز زیبایی های بسیاری داشت همچون درختان زیبا و استوار، چند آبشار کوچک، دره های عمیق و ... اما ما به این ها راضی نبودیم و هیچکدام از این زیبایی ها ما را قانع نکرد تا از رسیدن به آن چیزی که انتظارش را داشتیم دست بکشیم.

به ابتدای مسیر آبی رسیدیم. جایی که از آنجا به بعد شما تقریبا 80 درصد مسیر را باید از دل آب عبور کنید. آبی زلال و خروشان که به تناسب عمق متفاوتی داشت و در برخی جاها حتی انتها نیز نداشت!



کوله ها را در محل مناسبی قرار دادیم و یکی از بچه ها که قصد ادامه ی مسیر را نداشت در آنجا ماند و ما نیز با خیالی آسوده از بابت کوله هایمان مسیر را آغاز کردیم.

جانشین مسوول اردو (آقای میرسیدی) جلوتر از همه و مسوول اردو (آقای اجاقی) در انتهای همه بچه ها کار هدایت آنان را انجام دادند. از صخره های آبی و رودخانه های باریک و بعضا تنگ عبور کردیم و در برخی مواقع از طنابی که همراهمان بود کمک گرفتیم.  توصیه میشود حتما طناب مخصوص کوهنوردی به همراه داشته باشید.

در طول مسیر که پیش میرفتیم صحنه ها و مناظری را دیدیم که با دیدن آنها زبان جز حمد و ثنای پروردگار در دهان نمیچرخید و برخی از بچه ها حتی با صدای بلند تکبیر و سبحان الله می‌گفتند. مسیری بسیار زیبا که زیر پایت آبی روان وزلال و البته سرد جاری است و بالای سرت درختان بسیار بلند که در هم تنیده شده و از لابه لای آنها نور خورشید عبور کرده و به زمین میرسد.


در طول مسیر چندین آبشار کوچک و بزرگ را مشاهده کردیم تا اینکه به جایی رسیدیم که چاره ای جز پریدن در آبی که انتها نداشت نداشتیم. در آنجا به پیشنهاد مسئول اردو بچه ها به شیرجه زدن و شنا کردن مشغول شدند و در همانجا بود که طناب گروه کوهنوردی توسط یکی از دوستان به داخل آب انداخته شد و به زیر فشار سنگین آبشار رفت و رفت که رفت...


هر چقدر تلاش کردیم تا بتوانیم طناب 30 متری را از داخل آب بیرون آوریم فایده ای نداشت! حتی تا سه چهار متر زیر آب هم شنا کردیم اما انتها نداشت و خلاصه مایوس شدیم.



از آنجا بود که مسوول اردو پیشنهاد کرد که دوستان برگشته و به مسیر جنگل رفته و به سمت روستا حرکت کنند.

اما چند نفر از بچه های چست و چابک ماندند تا ادامه مسیر را برویم تا ببینیم چه خبر است. همانطور که ادامه دادیم از رودخانه های سختی عبور کردیم که به نسبت آب سردتری را داشت و پیش رفتیم تا اینکه به آبشار بسیار بلندی رسیدیم.

آنجا بود که در پوست خود نمیگنجیدیم و شروع کردیم شیرجه زدن به روش های مختلف داخل حوضچه ای که آب آبشار به آن می‌ریخت.



خلاصه پس از طی حدود 2 ساعت مسیر بازگشت به محل خودروها رسیدیم و به مسجدی که در آن روستا بود رفته و پس از اقامه نماز به صرف ناهار مشغول شدیم. به جهت کمبود وقتی که پیش آمده بود طبق رای گیری که توسط مسوول اردو انجام شد، اکثریت بچه ها پیشنهاد دادند که بعد از ظهر به دریا برویم و بدین شکل بود که برنامه غار آبی دانیال اجرا نشد.



به دریا و ساحل عباس آّباد رفتیم و در آنجا نیز بچه ها مشغول بازی واتر پولو با دمپایی مسوول اردو شدند و عده ای نیز در کنار ساحل حمام آفتاب گرفتند.


حدود ساعت 17:30 سوار ماشین ها شدیم و به سمت تهران حرکت کردیم و نهایتا ساعت 11 شب به دانشگاه رسیدیم.



نویسنده‌ی گزارش: سید رسول اجاقی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی